علي رغم تعابير بسيار جذاب و نوراني در بيانات حضرت ثامن الحجج (ع) راجع به امامان معصوم و برکات وجودي آنان، متأسفانه عده بسياري با وجود ابتلائات و شديد و مشکلات زياد نسبت به مهر تابان و وجود مقدس گره گشاي عالم، امام زمان عليه السلام غفلت دارند و فقط اسمي از امام غايب شنيدهاند، ولي هيچ گاه به معناي
حقيقي کلمه، ارتباط روحي مناسبي با ايشان نداشته، از توسل و تمسک به آن حضرت غفلت ميورزند. فتنهها و شدايد در عصر غيبت امام عصر عليه السلام بسيار نگران کننده است. امام رضا عليهالسلام در توصيف اين فتنههاي فراگير ميفرمايد:
«لابد من فتنة صماء صيلم، تسقط فيها کل بطانة و وليجة و ذلک عند فقدان الشيعة الثالث من ولدي. يبکي عليه السماء و أهل الأرض و کل حري و حران و کل حزين لهفان» .
يک فتنه کور (خيلي مبهم و پيچيده) در راه است و ناگزير فرا ميرسد که هر خودي و دوست نزديکي را سرنگون ميکند. اين فتنه، زماني است که شيعيان، سومين از فرزندان مرا گم ميکنند. اهل آسمان و زمين و هر زن و مرد دلسوخته و هر غمگين و اندوهناکي، بر آن حضرت گريه ميکند.
«فتنه» به معناي امتحاني است که انسان را ميفريبد و هر کس ممکن است در مقابل آن فريب خورده و بلغزد. به علاوه در بيابان دشواري اين امتحان، تصريح فرموده که اين فتنه «صماء» و «صليم» است. «صماء» به معناي کر و «صليم» به معناي شديد است؛ يعني اين امتحان، چنان سخت و دشوار و نامعلوم است که ممکن است دوستان و خواص را نيز به زمين زند و همه را در معرض سقوط و انحراف قرار دهد.
امام رضا عليهالسلام اين زمان را هنگام گريه و زاري اهل آسمان و زمين دانستهاند. دورهاي که اهل درد از گم کردن امام زمانشان، غمگين و افسرده خاطر هستند و شادي و خوشحالي نميبينند؛ چون غم امام غايب از دل ايشان بيرون نميرود و زندگي آنها با غم و اندوه بر غيبت امام زمانشان، آميخته است.
"گرفته شده از عین اخبارالرضا"
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: فتنه فراگیر زمان غیبت امام زمان, بیانات امام رضا, ثامن الحجج, عین اخبار الرضا
| جمعه دهم آذر ۱۳۹۱| | 23:14 | | جـوادی |
مسافر گوید: در سرزمین منی حضور مبارک حضرت ثامن الحجج (ع) بودم، که یحیی بن خالد از کنار ما عبور کرد، در حالی که برای محافظت از گرد و غبار، سر و صورت خود را پوشانده بود، حضرت فرمود:« این بی نوایان نمی دانند که امسال چه اتفاقاتی برای آن ها رخ خواهد داد!
اما شگفت انگیز تر از این، من و هارون، که مانند این دوانگشتیم!» سپس انگشتان مبارک خود را به یک دیگر متصل کرد.
مسافر گوید: به خدا سوگند! من اصلا منظور مبارک حضرت را نفهمیدم.
مدت ها از منظور مولا و سرورم در این جمله - من وهارون- شگفت زده بودم! تا اینکه، آن وجود مبارک، توسط مأمون ملعون به شهادت رسید.
شیعیان بدن مبارک آن حجت خدا را تا قبه ی هارونیه تشییع کردند، و بسیاری غریبانه در کنار قبر دشمن ملعونش، هارون سفاک، به خاک سپردند.
آنجا بود که من پی بردم منظور حضرت رضا (ع) آن روز در سرزمین منی، چه بوده است.
زنـده آن جان، که به دیـدار جنــان آمـده است
ای رضـا! که رضـا خـود بـر رضـای تو خـداست
روحـم از شوق وصـالت، بـه فغـان آمده است
"مرحوم ناظر زاده (ره)"
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: داستان رضوی, امام رضا, شعر مرحوم ناظرزاده, شعر رضوی
| یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۱| | 15:35 | | جـوادی |