از اصحاب امام رضا علیه السلام است ودرک کرده حضرت جواد(ع) را و روایت است که او و احمد بن حمزه ی بن بزیع در عداد وزراء بودند وثقه وجلیل القدر علی بن نعمان که از اصحاب حضرت رضا(ع) است وصیت کرد که کتابهایش را به محمّد بن اسماعیل بن بزیع بدهند.
این محمد همان است که حضرت جواد (ع) پیراهنی خواست که کفن خود نماید حضرت برای اوفرستاد وامر فرمود که تکمه های او را بکند ومحمد در (فید) که اسم منزلتی است در طریق راه مکه وفات کرد.
امام رضا(ع) فرمود:
هرکه بیاید نزد قبر برادر مؤمن خود ودست بر قبر او گذارد وهفت مرتبه بخواند سوره ی قدر زا، ایمن گردد از فزع اکبر، یعنی از ترس بزرگ روز قیامت در امان باشد.
در روایت دیگر است که راوی گفته با محمّد بن علی بن بلال رفتیم سر قبر ابن بزیع محمّد در نزد قبر روبه قبله نشسته وقبر را به جلو خود قرار داد و گفت:
خبر داد مرا صاحب این قبر که شنید از حضرت جواد (ع) که هر که زیارت کند قبر برادر مؤمن خود را و بنشیند نزد قبر او و رو به قبله کند وبگذارد دست خود را بر قبر وهفت مرتبه بخواند:«انّا اَنزَلناهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ» را ، ایمن شود از فزع اکبر.
از جمله چیزهایی که دلالت دارد بر جلالت محمد بن اسماعیل واختصامش به حضرت امام رضا(ع) آن چیزی است که نقل شده از جناب سید مرتضی والد علامه طباطبائی بحر العلوم که در شب ولادت پسرش علامه مذکور در خواب دید که حضرت امام رضا (ع) محمد بن اسماعل بن بزیع را فرستاد با شمعی وآن شمع را روشن کرد بر بام خانهی والد بحرالعلوم، پس بلند شد روشنایی از آن شمع به حدی که نهایت آن دیده نمی شود.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: یاران رضوی, دوستداران امام رضا, اصحاب حضرت هشتم, اهل البیت
| چهارشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۲| | 17:22 | | جـوادی |
از جد خود الیاس روایت کرده است که در وقت احتضارش گفت: شاهد باشید واین ساعت، ساعت دروغ گفتن نیست هر آینه شنیدم از حضرت صادق علیه السلام که فرمود:
«ولله ! نمی میرد بنده ای که دوست دارد خداو ائمه علیه السلام را پس آتش مسّ بکند او را واین کلام را اعاده کرد دوبار وسه بار بدون آنکه از او سؤال کنند.»شیخ طوسی روایت کرده از احمد بن محّمد بن عیسی بن قمی ، که به جهت طلب حدیث رحلت کردم به کوفه وملاقات کردم در آنجا حسن بن علی مشا را از او سؤال کردم که کتاب زرین وابان بن عثمان را برای من بیاورد ، چون آورد گفتم به او دوست دارم که اجازه دهی به من روایت این دو کتاب را ، گفت : خدا تو را رحمت کند! چه عجله ای داری برو بنویس از روی آنها بعد نگاه کن.
گفتم که از حوادثی که روزگار ایمن نیستم ، گفت : اگر من می دانستم که از برای حدیث مثل تو طالبی است هر آینه بسیار اخذ حدیث می کردم چه آنکه من درک کردم در این مسجد نهصد تن از مشایخ را که هریک می گفت:«حدیثی از جعفر بن محمد بر من بگو»
ابن شهر آشوب در (مناقب) روایت کرده از او که گفت: نوشتم در طوماری مسائلی چند که امتحان کنم به آن علی بن موسی (ع) را پس صبح حرکت کردم به سوی منزل آن حضرت ، از بسیار جمعیت که بر در خانه ی آن حضرت بود نرسیدم به در خانه در این حال خادمی را دیدم که می پرسید:
کیست حسین بن علی وشاء پسر دختر الیاس بغدادی؟
گفتم : ای غلام ! آن کس که تو می جویی منم. پس نوشته ای به من داد و گفت:
این است جواب مسائلی که با خود داری! پس من به سبب این معجزه باهره قطع کردم به امامت آن حضرت وترک کردم مذاهب واقفیه را.
"گرفته شده از عشق هشتم"
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: اصحاب امام رضا, یاران امام رضا, اهل البیت, حسین بن علی بن زیاد
| دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲| | 20:16 | | جـوادی |