وداع با قبر پيغمبر
محول سيستاني که از نزديک شاهد اين ماجرا بود چنين مينگارد:هنگاميکه فرستاده ي مأمون وارد مدينه شد من نيز در مدينه بودم امام، عليه السلام، براي وداع با پيامبر، صلي الله و عليه و آله و سلم، وارد حرم شريف نبوي گرديد. حضرت در حالي که با صداي بلند گريه ميکرد چند نوبت با پيغمبر و مرقد پاک او خداحافظي کرد.
جلو رفتم و به امام سلام عرض کردم. پاسخ سلام من را داد. آن گاه امام را به خاطر سفري که در پيش داشت تهنيت گفتم؛ ولي آن حضرت فرمود: مرا به حال خود واگذار که من از جوار جدم خارج شده و در غربت از دنيا خواهم رفت.در ادامه ابراز نارضايتي از سفر، امام هنگام بيرون رفتن از مدينه تمام اقوام و بستگان خود را فرا خواند و در جمع آنان فرمود بر من گريه کنيد زيرا ديگر به مدينه بر نخواهم گشت.
امام در طول راه از حجاز به بصره رفت. تا بصره در هر شهري که ميرفت به مناسبتي با مردم مذاکره ميکرد. در ادامه از شهرهاي خرمشهر، اهواز، اراک، ري، نيشابور و مرو عبور کرد.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: وداع امام رضا, قبر پیغمبر, محول سیستانی
| یکشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۲| | 14:7 | | جـوادی |
واکنش امام رضا عليهالسلام در برابر دعوت مأمون
مأمون با در نظر گرفتن اوضاع مملکت و پس از مشورت با وزيرش، فضل ابن سهل، امام را به پايتخت دعوت کرد. گرچه ايشان از رفتن امتناع ورزيد ولي مامون پي گير بود و به ارسال دعوت نامه هايي پياپي به امام ادامه داد و دست بردار نبود.
او در نهايت به امام نوشت:جدت علي ابن ابي طالب در شورا شرکت کرد و عمر که خليفهي وقت بود گفت ظرف سه روز بايد اهل شورا تصميم بگيرند و اگر بعضي از آنها تصميم نگرفتند و يا از تصميم اکثريت تمرد کردند ابو طلحهي انصاري مأمور است گردنشان را بزند.
با اين کار مأمون ميخواست بگويد الان تو در وضعي هستي که جدت بود و من در وضعي هستم که عمر بود. پس، از جدت پيروي کن.
پس از اين همه تهديدهاي مکرر و پياپي امام رضا عليه السلام، پذيرفت تا به مرو سفر کند آنچه که ميتوان درباره اين سفر گفت اين است که اين سفر يک تبعيد ناخواسته بود و بسياري هم از اين سفر به عنوان تبعيد ياد کرده اند.
سرانجام امام رضا عليه السلام پس از تهديد هاي فراوان و مکرر، آماده رفتن شد.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: دعوت مامون, سفرنامه امام رضا, اوضاع سیاسی امام رضا
| جمعه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۲| | 14:4 | | جـوادی |
چرايي دعوت
اوضاع خلافت در زمان امام رضا (ع) به اختصار گذشت. در اين مدت امام رضا (عليه السلام) ساکت ننشسته و تا آنجا که قدرت و امکان داشت در بيداري مردم و توجه دادن آنان به اصول و مسائل تلاش هاي زيادي به انجام رساند. بنابراين امام نقشي مستقيم و مؤثر در بيداري مردم داشت که اين خود باعث ميشد مأمون با امام به مخالفت بپردازد. ولي از آنجا که:
اولاً ميدانست دستگاه حاکمه از وجود يک رکن مهم علميو معنوي که بتواند پشتوانه ي حل مشکلات مختلف باشد خالي است و اين کمبود با وجود علماي موجود در دستگاه خلافت عباسيان تأمين نميشد.
ثانياً به اين نکته پي برده بود که جامعه ي اسلاميمخصوصاً گروه کثيري از مردم آگاه و طرفداران آل علي توجه خاصي به علي ابن موسي الرضا، عليه السلام، دارند و زمينه مساعدي از نظر معنوي در دلهاي مردم نسبت به علويين وجود دارد. در نتيجه درصدد برآمد تا از اين فرصت براي تثبيت حکومت بهره گيرد.همچنين ميخواست ضمن استفاده از موقعيت علمي و اجتماعي امام رضا عليه السلام بتواند کارهاي او را تحت نظارت قرار داده و محبوبيت و مقبوليت قابل ملاحظه اي در ميان عده ي کثيري از مردم که امام رضا عليه السلام را دوست ميداشتند به دست آورد و مخصوصاً چنين احترامي در جلب علاقهي شيعيان که تنها امام عليهالسلام را شايسته مقام رهبري مسلمين ميدانستند و عباسيان را غاصب خلافت و حکومت ميدانستند بسيار مؤثر بود.
به هر حال وضع سياسي و اجتماعي آن روز طوري بود که يک تغيير کلي را در سطح دستگاه خلافت از نظر کيفيت برخورد با جناح هاي مخالف و ايجاد امواج جديدي در افکار عامه ايجاد ميکرد.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: چرایی دعوت, اوضاع خلافت امام رضا
| چهارشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۲| | 14:4 | | جـوادی |
مسأله ولايت عهدي
يکي از مهمترين اتفاقاتي که براي امام رضا عليهالسلام رخ داد، مسأله ي ولايتعهدي ايشان بود که شامل مسائل زير است که بايد مورد بررسي قرار گيرد: «چرا مأمون امام رضا عليه السلام را دعوت کرد؟
واکنش امام رضا عليه السلام در برابر دعوت مامون، وداع امام با قبر پيغمبر، خط سير امام، سخنان امام در نيشابور، ورود امام رضا عليه السلام به مرو و طرح مساله ي ولايتعهدي ايشان از طرف مأمون، اهداف مامون از مساله ي ولايتعهدي و شروط امام براي پذيرش ولايتعهدي.»
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: مسئله ولایت عهدی, زمان امام رضا
| دوشنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۲| | 14:1 | | جـوادی |
اوضاع خلافت در زمان امام رضا (ع)
امام رضا (ع) در عصر امامت خويش با چند خليفه عباسي معاصر بوده اند که تنها در زمان زمامداري مأمون شرايطي پديد آمد که امام را به موضعگيري وا داشت.
ده سال از امامت امام رضا (ع) با دوران خلافت هارون پدر مامون مقارن بود. هارون در سال 175 هجري قمري، فرزندش، امين را که 5 سال داشت به جانشيني خودش معرفي کرد و 7 سال بعد با معرفي مأمون به جانشيني امين در تثبيت حکومت عباسي کوشيد.
پس از اين واقعه در سال 193 هارون در طوس در گذشت و پس از اين اندک زماني امين و مأمون با يکديگر بر سر خلافت تزاع کردند و اختلافشان به قدري بالا گرفت که امين در اوايل سال 195 برادرش مأمون را از ولايتعهدي خلع کرد.
در نهايت دو برادر با لشکرکشي عليه يکديگر در ري با هم درگير شدند که در نتيجه آن لشکر امين شکست خورد و امين نيز در حادثه حمله چند مرد مسلح از پاي در آمد و در نهايت مأمون حاکم شد.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: سیاست, زمان خلافت امام رضا, سیاست امام هشتم
| شنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۲| | 12:54 | | جـوادی |
آيا ائمه سياستمدار بوده اند؟
در پاسخ بايد گفت ائمه سياستمدار بوده اند و امام رضا (ع) که خود از ائمه ي معصوم است، سياست را يکي از شرايط امام و امامت ميداند. ائمه ي ما هيچ گاه از سياست کناره گيري نکرده و همواره دين را همراه سياست داشته اند. در برخي بياناتشان آمده است که هر کوششي در جهت جدايي دين از سياست، مانند کوشش کردن براي جدايي عبادت از متن اسلام است.
ما تا به حال در مورد سياست سخن گفتيم ولي هيچ گاه از روش فراگيري آن صحبتي به ميان نياورديم ولي نيکوست بدانيد که شناخت سياست ممکن نيست مگر پس از شناخت حداقل شش مطلب: دين، اقتصاد، جامعه، حقوق، روانشناسي، تاريخ.
فراگيري سياست بدون شناخت اين علوم به نحو احسن ممکن نيست؛ زيرا دين در ترکيب امت ها وجود دارد و نميتوان از آن جدايش کرد و يک سياستمدار هم بايد در کارها و تصميم هاي خودش، جنبه هاي ديني و مذهبي را در کشورش در نظر گرفته و با ملاحظه اوضاع و شرايط کلي حاکم بر جامعه تصميم خويش را اتخاذ کند و الا نميتواند کشور را اداره کند.
بحث ما پيرامون علم سياست تمام شد. حال بايد ببينيم ديدگاه سياسي امام رضا (ع) چگونه بوده و ايشان چه مقدار در سياست روز دخالت داشته اند. نيز بايد ديد مسائل مهميکه در زمان امام رضا (ع) با انگيزه سياسي انجام شده و امام هم در آن نقش آفريني داشته کدام است.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: سیاستمداری ائمه, ائمه, حماسه سیاسی, سیاستمداری امام رضا
| پنجشنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۲| | 13:53 | | جـوادی |
منشأ علم سياست
سياست بر خاسته از متن اسلام است. در چگونگي آن بيان ميکنيم که اسلام ديني است کامل و شايسته و بيانگر تمامياحکاميکه بشر انجام ميدهد و به آن نياز دارد؛ خواه اين احکام فعل اعضا و جوارح و يا اميال باطني باشد. بنابر اين هر فعلي که از انسان سر ميزند.
از يکي از احکام پنج گانه وجوب، استحباب، حرمت، مکروه و اباجه خارج نيست و حتي ميبينيم که از انديشه هاي بد به عنوان تحريم و کراهت نهي شده و به انديشه هاي خوب به عنوان وجوب و استحباب امر شده است. در روايتي امام صادق (ع) فرموده است: چيزي نيست مگر آن که در کتاب و سنت آمده باشد.
علاوه بر اين، آيه ها و روايات و آياتي خاص هم در باب سياست داريم كه از آن جمله است روايت امام رضا عليهالسلام که فرمودند «عالم باسياسه» يعني امام بايد عالم به سياست باشد. در جايي ديگر آمده است: «و ساسة العباد» يعني ائمه سياستمداران مردمند
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: علم سیاست, منشا علم سیاسی امام رضا, حماسه سیاسی
| سه شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۲| | 8:2 | | جـوادی |
سياست حول چه محوري ميچرخد؟
در تعريف سياست آمده است که سياست اعمال قدرت است. در اين صورت محور علم سياست را ميتوان سه مطلب اساسي دانست:
الف. چه سياستي بايد جامعه را فراگيرد تا افراد رفاه بيشتري داشته باشند.ب. دولت جهت اجراي سياست چه وسايلي را به کار ميگيرد.
ج. چه تأثيري از در اختيار گرفتن اين سياست و اين وسيله ها ميتوان بر جاي گذاشت.
بنابراين محورهاي اساسي علم سياست چنين ميشود: اتخاذ قرار، چگونگي اجرا و نتايج آن، که هر کدام از اين اقسام صورتهاي مختلفي دارد که مجالي براي ذکر آن نيست لذا يک سياستمدار بايد بحث کند که قرار شايسته چيست، اجراي آن چگونه است و اثري که از اجراي آن دنبال ميکند چيست؟
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: حول سیاست, سیاست رضوی, سیاست هشتمین امام, حماسه سیاسی امام هشتم
| دوشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۲| | 10:50 | | جـوادی |
اقسام سياست
سياست در عرصه داخلي يا سياست داخلي.سياست در عرصه ي خارجي يا سياست خارجي .
هريک از اين دو قسم نيز به قسم مجزا تقسيم ميشوند:سياست داخلي: الف، برقراري نظم و تسلط بر امور جامعه؛ و ب، جلوگيري از ورود سياست هاي اجنبي به داخل کشور.
سياست خارجي: الف، تأثير در ملل ديگر به منظور مشارکت در برقراري نظم و جلوگيري از ظلم به آن ها؛ زيرا انسانيت يک وحدت واحد است و انسان از اين جهت که انسان است خدمت او بر انسان ديگر واجب است.
امام علي عليه السلام ميفرمايد: «هرانساني برادر ديني يا نظير تو در آفرينش است.»پس همه ي انسان ها با هم برابرند و يک انسان وظيفه دارد به همنوعانش در برقراري نظم و جلوگيري از ظلم در ملل ديگر مشارکت داشته باشد و اين همان سياست خارجي است.
ب، کوشش در جلوگيري از تأثير ملل و دولتهاي ديگر در کشور اسلامي. چون اگر دولت مرکزي در جلوگيري از اثر گذاشتن در کشور دخالت نکند حکومتهاي خارجي به انواع مختلفي در کشور اثر ميگذارند.
سياست چهار موضوع اصلي دارد که همان اصول سياستند. ميتوان اين اصول را به 4 قسم تقسيم کرد:1. شامل: الف، ديدگاه سياسي و ب، افکار سياسي ميباشد.
2. تأسيسات سياسي که شامل: مؤسسات سياسي معاصر با دولت مثل روزنامهها، مؤسسات قانون گذاري مثل مجلس و قانون اساسي و مؤسسات اجرايي مثل دولت است.
3. اموري که در سياست نسبت اول را دارند؛ بدين جهت که شروع سياست از آن ها بوده است که شامل: الف، آزادي عمومي؛ ب، گروه ها و جمعيت ها؛ ج، احزاب سياسي و د، مشارکت افراد در اداره جات يا دولت.
4. روابط بين الملل که شامل: الف، سياست بين المللي؛ ب، سازمانها و اداره جات بين المللي و ج، قانون بين المللي.
از اين بيانات روشن ميشود که تعريف سياست به علم دولت داري به هيچ وجه کامل نيست اگر چه دولت داري يکي از مهمترين شاخه هاي آن است.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: اقسام سیاست, سیاست امام رضا, ع, فرمایشات امام علی
| شنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۲| | 18:48 | | جـوادی |
مفهوم سياست
سياست به طور کلي عبارت است از چگونگي اداره ي کشور ها و ملل. البته اين، يک تعريف کلي از سياست است و در کتب متفاوت، سياست را به اشکال مختلفي تعريف کرده اند ممکن است برخي امور شخصي مردم از قبيل خوراک، پوشاک، مسکن، ازدواج و ... را نيز داخل در آن بدانند؛ زيرا اينها خودشان به نوعي اداره کردن هستند. در اين زمينه يکي از انديشمندان تعريفي که از سياست کرده است که چنين است: «سياست يعني اداره ي امور روزانه ي مردم.»
به هر حال از سياست تعاريف زيادي شده است و اين آشفتگي در تعريف سياست تازگي ندارد و تنها در اين مورد خاصي هم نيست، بلکه هر چيزي که ميان مفهوم وضعي و حقيقت خارجي خودش قرار بگيرد با چنين گستردگي و آشفتگي روبه رو خواهد بود؛ زيرا اشياي خارجي، حدود ويژه اي به اندازه ي وسعت وجودشان و مفاهيم وضعي محدوده اي به اندازه ي وضعي که واضع آن مفهوم قرار داده دارند.
براي مثال انسان مفهوم ويژه اي به اندازه ي وسعت خارجي اش دارد؛ اما سياست، اقتصاد و اجتماع در تعاريفشان آشفتگي وجود دارد؛ چون مفاهيم وضعي نيستند که محدود به وسعت وضعشان باشند و حقايق خارجي هم نيستند.
پس افراد خارجي شان هم دقيقاً معلوم نيست تا محدوده شان بيان شود.ابعاد سياست هم مانند خودش داراي وضوح و روشني دقيقي نيست.
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: مفهوم سیاست, حماسه سیاسی امام رضا, سیاست حضرت رضا, امام هشتم
| جمعه یازدهم مرداد ۱۳۹۲| | 15:47 | | جـوادی |