رضا جان ای هماره عشق بی پایان!
محتاجم آقا جان، محتاج نگاهت مولای من،دیگر نمی توانم این دنیای پر گناه را تحمل کنم، آقا جان پناه ماه و سالم باش، آقا جان روی ماهت را از من برنگردان ...آقا جان چه جوری سرمو بالا بگیرم، وقتی از صبح تا شب هزارتا گناه می کنم، ودریغ از یک نگاه به حضورت ...
مولاجان! مرا از پیشگاه لطف ودرگاه عنایت خویش، دست خالی باز مگردان واین حدیث عاشقانه ی دیدار را مایه ی شکوفایی روح واندیشه ام قرار ده . بگذار تا همیشه بتوانم زمزمه کنم که:
« السلام علیک یا غریب الغربا، السلام علیک یا معین الضعفا...»
جانان من! به اینها بفهمان که آدم از خاک است، بفهمان یک پدیده ی مادی به همان اندازه تو را معنی می کند که یک پدیده ی غیبی، در دنیا همان اندازه رضا وجود دارد که در آخرت. و مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.
رضاجان! هر روز برای ظهور فرزندت یک دعا می کنم و هزاران گناه ... با این که می دانم اگر آدم بشوم سه شنبه هم می آید ...
مـوضـوعــــات محض رضا:
برچسبهاي محض رضا: متن عاشقی, زمزمه های عشق, دلتنگی با امام رضا, نامه ی امام ثامن
| چهارشنبه چهارم بهمن ۱۳۹۱| | 23:1 | | جـوادی |